Category "اخبار"

آموزش زبان انگلیسی یکی از امرهای ضروری در دنیای امروز است پس چه بهتر است این امر را در کودکی آغاز کنیم . ما در این مقاله به معرفی خانه زبان انگلیسی کودک تهران میپردازیم .

در دنیای امروز با پیشرفت بازی های کامپیوتری و تبلت و موبایل شیوه ی بازی های کودکان تغییر کرده است و تحریک کودکان تقریبا به صفر رسیده است ، شاید بازی های کامپیوتری فواید زیادی داشته باشد و حتی بازی های فکری باعث تقویت هوش و حافظه شود اما بازی بدون تحریک اسیب های جدی به کودکان میزند .

اگر شما عزیزان به دنبال بهترین مرکز بازی برای کودکتان هستید به شما این مژده را میدهیم که یکی از بهترین مراکز بازی که همراه با آموزش زبان انگلیسی به صورت غیر مستقیم است را به شما معرفی کرده ایم .

 

خانه زبان انگلیسی کودک تهران

 

خانه زبان انگلیسی کودک تهران

 

آکادمی تخصصی بادبادک یکی از تخصصی ترین مراکز زبان انگلیسی در غرب تهران است .

هدف کادرهای آموزشی و اداری این مجموعه در درجه ی اول خوشحالی و لبخند کودکان است و در قدم بعدی آموزش !

کودکان در آکادمی تخصصی بادبادک زبان انگلیسی را به صورت غیر مستقیم آموزش میبیند ، آموزش غیر مستقیم به معنای آموزش با فیلم ها و کلیپ های شاد کودکانه که مطابق با فیلم های مهد ها و آموزشگاه های خارج کشور و آهنگ های انگلیسی ، سفال ، نقاشی با رنگ انگشتی و مداد شمعی و … ، عروسک گردانی و .. است.

 

خانه زبان انگلیسی کودک تهران

 

خانه بازی کودکان بادبادک شعبه شهرک گلستان با استفاده از تجهیزات بازی که دارد و همچنین استفاده از مربی های مجرب در این زمینه یک مرکز بسیار جذاش برای کودکان درست کرده است. کودکان در خانه بازی بادبادک میتوانند مستقل  شوند و بدون حضور والدینشان تفریح کنند. حتی والدینی که شاغل هستند نیز میتوانند با خانه بازی بادبادک هماهنگ کرده و ساعات بیشتری کودکان  خود را به خانه بازی بادبادک بسپارند.

یک تفاوت اساسی بین خانه بازی و مهد کودک وجود دارد. این دو کاملا با یکدیگر متفاوت هستند و با هم اشتباه گرفته نشوند.

خانه بازی کودک : برای نگهداری از کودکان شما به صورت ساعتی و موقت هستند. خانه بازی بادبادک برای خانواده هایی که کودکان خود را ثبت نام ماهانه و منظم می کنند، کلاس های آموزشی مهیا می کند و ترتیب می دهد.

مهد کودک : از کودکان نگه داری دائمی می کنندو هدف تنها نگه داری است .

 

خانه زبان انگلیسی کودک تهران

 


مطالب پیشنهادی :

خانه بازی کودکان غرب تهران 

+

خانه بازی کودکان بادبادک شعبه شهرک گلستان


می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

16جولای2020

ما در این مقاله به داستان انگلیسی پرل بارلی و چارلی پارسلی + ترجمه میپردازیم و متن و ترجمه ی این داستان شیرین را برای شما فراهم کرده ایم شما عزیزان میتوانید با خواندن این داستان برای فرزندتان میتوانید ذهن و گوش کودکتان را نسبت به انگلیسی آماده کنید و همچنین علاقه ی وی را نسبت انگلیسی و زبان دوم زیاد کنید .

 

داستان انگلیسی پرل بارلی و چارلی پارسلی + ترجمه

 

داستان انگلیسی پرل بارلی و چارلی پارسلی + ترجمه

 

Pearl Barley and Charlie parsley

Pearl Barley and Charley parsley are friends. Really great friends. However, people often ask “why are Pearl Barley and Charlie Parsley friends? They are just so different!” And they are different. Different in almost every way

You see, while Pearl Barley is very loud, Charlie Parsley is very quiet. While Pearl Barley likes to talk, talk, talk all day long about anything and everything, Charlie Parsley is very shy. While Pearl Barley likes to solve mysteries and get to the bottom of things, Charlie Parsley likes to be safe and sound. While Pearl Barley likes to run amok, Charlie Parsley likes to sit and think

Yes. They are different. Different in almost every way. However…

When Pearl Barley forgets her mittens on a cold winter’s day… Charlie Parsley Holds her hands and makes them warm as toast. When Charlie Parsley feels scared of scary things… Pearl Barley makes him feel brave. She’s his hero

When Pearl Barley gets tired from running amok and solving mysteries and getting to the bottom of things… Charlie Parsley tucks her into bed and brings her a mug of warm milk. He has a lovely bedside manner. When Charlie parsley feels small or lonely or just plain blue… Pearl Barley tells him not to worry and says things like, “I think you’re great!” If that doesn’t work, she dances up a storm

Yes, they are different, all right… different in almost every way. And that is why pearl barley and Charlie Parsley are friends. Really great friends

 

پرل بارلی و چارلی پارسلی

پرل بارلی و چارلی پارسلی با هم دوستن. دوستای خیلی خوبی هم هستن. با این حال، اغلب اوقات آدما میپرسن: چرا پرل بارلی و چارلی پارسلی با هم دوستان؟ آخه اونها خیلی با هم فرق دارن. و واقعاً هم با هم فرق دارن. تقریباً از همه لحاظ.

مثلاً، در حالیکه پرل بارلی خیلی پر سر و صدا شلوغه، چارلی پارسلی به شدت ساکت و آرومه. در حالیکه پرل بارلی دوست داره کل روز درباره ی همه چیز حرف بزنه، چارلی پارسلی خیلی خجالتیه. در حالیکه پرل بارلی دوست داره معماها رو حل کنه و ته و توی مسائل رو دربیاره، چارلی پارسلی دوست داره جاش گرم و امن باشه. در حالیکه پرل بارلی دوست داره مدام شلوغ کنه، چارلی پارسلی دوست داره بشینه و فکر کنه.

بله. اونها با هم فرق دارن. تقریباً از همه لحاظ. با این حال…

وقتی پرل بارلی یادش میره تو روزهای سرد زمستون دستکش هاش رو بپوشه… چارلی پارسلی دستاش رو میگیره و حسابی گرمشون میکنه. وقتی چارلی پارسلی از چیزای ترسناک می ترسه… پرل بارلی باعث میشه تا اون احساس شجاعت بکنه. پرل بارلی قهرمان چارلی پارسلیه.

وقتی پرل بارلی از شلوغ کردن و معما حل کردن و ته و توی مسائل رو درآوردن خسته میشه… چارلی پارسلی می فرستدش توی رختخواب و براش یه لیوان شیر گرم میاره. چارلی پارسلی خیلی خوب از آدمای خسته مراقبت میکنه. وقتی چارلی پارسلی احساس کوچیکی یا تنهایی میکنه یا همینطوری حالش گرفته است… پرل بارلی بهش میگه نگران نباشه و مثلاً بهش میگه: به نظر من تو فوق العاده ای! اگه این کار جواب نده، پرل بارلی می رقصه و غوغا به پا میکنه.

بله، درسته، اونها با هم فرق دارن… تقریباً از همه لحاظ. و برای همینه که پرل بارلی و چارلی پارسلی با هم دوستن. دوستای خیلی خوبی هم هستن.

 


داستان های پیشنهادی :

داستان مو طلایی و سه خرس به انگلیسی + ترجمه

+

داستان دختر کبریت فروش به انگلیسی برای کودکان + ترجمه

+

داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه 


می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.ز ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

 

 

16جولای2020

داستان مو طلایی و سه خرس به انگلیسی + ترجمه داستانی است که ما در این مقاله میپردازیم .

این داستان یکی از شیرین ترین داستان های دوران کودکی دهه اخیر است ، شما با خواندن داستان های انگیسی ذهن و گوش کودک را نسبت به زبان انگلیسی آماده میکنید .

 

داستان مو طلایی و سه خرس به انگلیسی + ترجمه

 

داستان مو طلایی و سه خرس به انگلیسی + ترجمه

 

Goldilocks and three bears
Once upon a time, there was a little girl named Goldilocks. She went for a walk in the forest. Pretty soon, she came upon a house. She knocked and, when no one answered, she walked right in.

at the table in the kitchen, there was three bowls porridge. Goldilocks was hungry. she tasted the porridge from the first bowl. “this porridge is too hot!” she exclaimed. So, she tasted the porridge from the second bowl. “this porridge is too cold!” she said. So, she tasted the last bowl of porridge. “Ahhh, this porridge is just right!” she said happily and she ate it all up

After she’d eaten the three bear’s breakfasts, she decided she was feeling a little tired. So, she walked into the living room. Where she saw three chairs. Goldilocks sat in the first chair to rest her feet. “ this chair is too big!” she exclaimed. So, she sat in the second chair. “this chair is too big, too!” she whined. So she tried the last and smallest chair. “Ahhh, this chair is just right!” she sighed. But just as she settled down into the chair to rest, it broke into pieces

Goldilocks was very tired by this time. So she went upstairs to the bedroom. She lay down in the first bed, but it was too hard. Then she lay in the second bed, but it was too soft. Then she lay down in the third bed and it was just right. Goldilocks fell asleep

As she was sleeping, the three bears came home. “someone’s been eating my porridge!” growled the papa bear. “someone’s been eating my porridge!” said the mama bear. “someone’s been eating my porridge and they ate it all up!” cried the baby bear

“someone’s been sitting in my chair!” growled the papa bear. “someone’s been sitting in my chair!” said the mama bear. “someone’s been sitting in my chair and they’ve broken it all to pieces!” cried the baby bear.They decided to look around some more and when they got upstairs to the bedroom, papa bear growled: “someone’s been sleeping in my bed!” “someone’s been sleeping in my bed, too!” “ said the mama bear. “someone’s been sleeping in my bed and she’s still there!” exclaimed baby bear

Just then, Goldilocks woke up and saw the three bears. She screamed: “help!” and she jumped out and ran out of the room. Goldilocks ran down the stairs , opened the door, and ran away into the forest. And she never returned to the home of the three bears

 

مو طلایی و سه خرس

روزی روزگاری یه دختر کوچولو بود که اسمش موطلایی بود. اون برای قدم زدن به جنگل می‌رفت. خیلی زود به یه خونه رسید. اون در زد و وقتی دید کسی جواب نمی‌ده، رفت توی خونه.

روی میز آشپزخونه، سه کاسه فرنی بود. موطلایی گرسنه بود. اون از کاسه اول، فرنی رو مزه کرد. اون داد زد: “این فرنی خیلی داغه!” بنابراین، از فرنی کاسه دوم مزه کرد. اون گفت: “این فرنی خیلی سرده!” بنابراین، اون فرنی آخرین کاسه رو مزه کرد. اون با خوشحالی گفت: “آهان، این فرنی خیلی خوبه!” و همه‌ی فرنی رو خورد.

بعد از اینکه اون صبحانه سه خرس رو خورد، احساس خستگی کرد. پس به اتاق نشیمن رفت و دید که سه تا صندلی اونجاست. مو طلایی روی صندلی اول نشست، تا به پاهاش استراحت بده. اون داد زد: “این صندلی خیلی بزرگه!” پس رفت و روی صندلی دوم نشست. اون غر زد که: “این صندلی هم بزرگه!” بعد رفت و کوچکترین و آخرین صندلی رو امتحان کرد. اون آهی کشید و گفت: “آهان، این صندلی خیلی خوبه!” ولی همین که توی صندلی قرار گرفت تا استراحت کنه، صندلی چند تکه شد و شکست.

موطلایی این‌بار خیلی خسته شد، و رفت طبقه بالا، به اتاق خواب. اون توی تخت‌خواب اول دراز کشید ولی خیلی سفت بود. بعد توی تخت‌خواب دوم دراز کشید، ولی خیلی نرم بود. بعد توی تخت‌خواب سوم دراز کشید و خیلی خوب بود. موطلایی خوابش برد.

وقتی اون خواب بود، سه خرس اومدن خونه. خرس پدر غر زد که: “یه نفر فرنی من رو خورده!” خرس مادر گفت: “ یه نفر فرنی من رو خورده!” بچه خرس گریه کرد که: “ یه نفر فرنی من رو خورده، و همش رو تموم کرده!” خرس پدر غر زد که: “یه نفر رو صندلی من نشسته!” خرس مادر گفت: “یه نفر رو صندلی من نشسته!” بچه خرس گریه کرد که: “یه نفر رو صندلی من نشسته و تیکه تیکه‌اش کرده!”

اونا تصمیم گرفتن که بیشتر به اطراف نگاه کنن، و وقتی به طبقه بالا و اتاق‌‌خواب رسیدن، خرس پدر غر زد که: “یه نفر رو تخت‌خواب من خوابیده‌!” خرس مادر گفت: “یه نفر رو تخت‌خواب من هم خوابیده‌!” بچه خرس داد زد که: “یه نفر توی تخت‌خواب من خوابیده و هنوزم اونجاست!”

درست همون موقع، مو طلایی بیدار شد و خرس‌ها رو دید. اون داد زد که: “کمک!” و از تخت‌خواب بیرون پرید و از اتاق دوید بیرون. موطلایی از پله‌ها دوید پایین، در رو باز کرد و دوید توی جنگل. و دیگه هیچ وقت به خونه‌ی سه تا خرس برنگشت.


مطالب پیشنهادی :

داستان دختر کبریت فروش به انگلیسی برای کودکان + ترجمه

+

داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه 

+

داستان انگلیسی لاک پشت و خرگوش برای کودکان + ترجمه


می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

16جولای2020

داستان دختر کبریت فروش به انگلیسی برای کودکان + ترجمه ، داستانی است که ما در این مقاله به آن میپردازیم .

قصه دختر کبریت فروش یکی از داستان های قدیمی است که در همه رده های سنی از طرفداران این قصه و داستان هستند .

شما برای شروع آموزش یادگیری زبان انگلیسی به کودکان زیر 7 سال میتوانید از داستان های انگلیسی شروع کنید .

 

داستان دختر کبریت فروش به انگلیسی برای کودکان + ترجمه

 

داستان دختر کبریت فروش به انگلیسی برای کودکان + ترجمه

 

The little match girl

It’s a cold, snowy day. And a little girl is selling matches

“matches! Buy some matches.” The little match girl sighs, “nobody buys any matches

Then a big carriage passes by her. She is almost hit by the carriage. “oh, my!” screams the match girl. She falls down. She drops all the matches. And her

shoes fall off. “watch out!” the driver says and just leaves

“let’s take her shoes!” boys run away with her shoes. Now, the match girl has no shoes

It snows and snows. Her feet are freezing

“matches! Buy some matches!” but no one buys any matches.It gets dark. There is nobody in the street. The match girl sees a big Christmas tree. “what a

beautiful tree!” she looks at the tree for a long time

“silent night, holy night …” the match girl hears. She looks into the window. There is a cute girl in the house. She looks warm. She is hugging her doll. The

match girl thinks, “she is so lucky

“it is freezing. I will light one match.” There is a small flame. It gets warm, but the fire goes out soon. The match girl lights another match. She sees food in

the flames. “wow! I want to eat that!” but this fire goes out soon, too. “what will I see this time?” the match girl lights a third match

This time, she sees her grandmother. “grandma, I miss you.” her grandma takes the match girl to heaven and snow covers her body

 

داستان دختر کبریت فروش به انگلیسی برای کودکان + ترجمه

 

دخترک کبریت‌ فروش

یه روز سرد برفی و یه دختر کوچولو که داره کبریت می‌فروشه.

“کبریت! کبریت بخرید!” دخترک کبریت‌فروش آهی کشید، “هیچ‌کس کبریت نمی‌خره.”

بعد یه کالسه بزرگ از کنارش رد شد. کم مونده بود کالسه زیرش بگیره. دخترک کبریت‌فروش داد زد: “وای، خدای من!” افتاد زمین. کبریت‌هاش ریختن زمین. و کفش‌هاش از پاش در اومدن. کالسکه‌چی گفت: “مراقب باش!” و رفت.

“بیاین کفش‌هاشو برداریم!” پسرها با کفش‌های دخترک فرار کردن و رفتن. حالا دیگه دخترک کبریت فروش کفش هم نداره.

برف می‌بارید و برف می‌بارید. پاهاش یخ زده بودن.

“کبریت! کبریت بخرید!” ولی هیچ‌کس کبریت نخرید. هوا تاریک شد، و کسی تو خیابون‌ها نموند.

دخترک کبریت‌فروش یه درخت کریسمس دید. “چه درخت قشنگی!” اون یه مدت طولانی به درخت نگاه کرد.

دخترک کبریت‌فروش شنید: “شب آروم، شب مقدس …” از پنجره، تو رو نگاه کرد. یه دختر ناز تو خونه بود. دختر گرمش بود. عروسکش رو بغل کرده بود. دخترک کبریت‌فروش با خودش، فکر کرد: “اون دختره خیلی خوشبخته!”

“خیلی سرده. یه چوب کبریت روشن می‌کنم.” یه شعله کوچیک ایجاد شد. کمی گرم شد. ولی شعله، خیلی زود خاموش شد. دخترک کبریت‌فروش یه چوب کبریت دیگه روشن کرد. تو شعله، چند مدل غذا دید. “وای،می‌خوام بخورمشون!” ولی این شعله هم خیلی زود خاموش شد. “این بار چی می‌بینم!؟” دخترک کبریت‌فروش کبریت سوم رو روشن کرد.

این بار، مامان‌بزرگش رو دید. “مامان‌بزرگ، دلم برات تنگ شده.” مامان‌بزرگ دخترک کبریت‌فروش رو با خودش برد بهشت، و برف بدنش رو پوشوند.


مطالب پیشنهادی :

داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه 

+

داستان انگلیسی لاک پشت و خرگوش برای کودکان + ترجمه

+

داستان جوجه اردک زشت به انگلیسی با ترجمه 


می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

16جولای2020

قصه و داستان ها محبوبیت زیادی در میان کودکان دارد . ما در این مقاله به داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه میپردازیم .

 داستان پینوکیو یکی از قدیمی ترین داستان هایی است که در هر نسل خاطره ی بسیار شیرینی را بر جای گذاشته است . این داستان به دلیل اینکه تصویر ذهنی بسیار جالبی را میتواند در ذهن  کودکان بر جای بگذارد یکی از پر طرفدار ترین و محبوب ترین داستان ها در بین کودکان است .

 

داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه

داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه 

 

Pinocchio
Geppetto has no children. But he wants a child. “I will make a son from wood!” so he makes Pinocchio

A fairy appears.and says to Pinocchio, “now, you can move and speak. Be a good boy, and you will be a real boy

The next morning, Pinocchio says, “good morning father!” Geppetto is very happy. And he sends Pinocchio to school. When Pinocchio goes to school, he meets a fox and a cat. They say, “let’s go to a puppet show

So Pinocchio goes with them. Pinocchio sees a puppet show. Suddenly, the fox and the cat lock Pinocchio in a cellar. They plan to sell Pinocchio for money

The fairy appears. Pinocchio lies to her. “I was kidnapped!” suddenly Pinocchio’s nose grows long. When Pinocchio tells the truth a woodpecker makes Pinocchio’s nose small again

Pinocchio runs home. But then he meets boys in a wagon. “come with us to Toyland!” the boys say. So Pinocchio follows them. Pinocchio plays at Toyland for many days. And he turns into the donkey. Again, the fairy appears. She makes Pinocchio a wooden boy again

Pinocchio comes back home. But he doesn’t see Geppetto. A sea gull tells him, “Geppetto was looking for you. And a whale ate him

Pinocchio jumps into the sea. And a whale comes, and swallows him. “oh, no!” Pinocchio goes into the whale’s stomach. Pinocchio finds Geppetto. They make a big fire. So the whale sneezes. “Ahchoo!” and the whale spits out Geppetto and Pinocchio

The fairy is waiting for Geppetto and Pinocchio at home. “good boy! You saved Geppetto!’ then she makes Pinocchio into a real boy. Pinocchio isn’t a wooden boy any longer

داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه

 

پینوکیو

ژِپِتو هیچ بچه‌ای نداره. ولی دلش می‌خواد، بچه داشته باشه. “من برای خودم یه پسر چوبی می‌سازم.” بنابراین اون، پینوکیو رو می‌سازه.

یه فرشته میاد و به پینوکیو می‌گه: “حالا می‌تونی حرکت کنی و حرف بزنی. پسر خوبی باش تا تبدیل به یه پسر واقعی بشی.”

صبح روز بعد، پینوکیو گفت: “صبح‌بخیر، بابا!” ژپتو خیلی خوشحال شد. و پینوکیو رو فرستاد مدرسه. وقتی پینوکیو می‌ره به مدرسه، تو راه یه روباه و یه گربه می‌بینه. اونها می‌گن: “بیا بریم نمایش خیمه‌شب بازی.” پینوکیو هم با اونها میره.

پینوکیو نمایش خیمه‌شب بازی رو می‌بینه. یهو، روباه و گربه پینوکیو رو تو انبار زندانی می‌کنن. اونها می‌خوان پینوکیو رو بفروشن.

فرشته مهربون پیداش میشه. پینوکیو بهش دروغ می‌گه. “منو دزدین!” یه دفعه‌ای، دماغ پینوکیو دراز میشه. وقتی پینوکیو، حقیقت رو میگه، دارکوب دماغ پینوکیو رو دوباره کوچیک می‌کنه.

پینوکیو برمی‌گرده خونه. بعد، پینوکیو چندتا پسر رو تو کالسکه می‌بینه. پسرها می‌گن: “بیا با ما بریم به سرزمین اسباب‌بازی.” پینوکیو هم دنبال اونها میره.پینوکیو تو سرزمین اسباب‌بازی برای چند روز بازی می‌کنه. و تبدیل به الاغ می‌شه. دوباره فرشته مهربون پیداش میشه. اون پینوکیو رو دوباره تبدیل به پسر چوبی می‌کنه.

پینوکیو برمی‌گرده خونه، ولی ژپتو رو نمی‌بینه. مرغ دریایی بهش می‌گه: “ژپتو داشت دنبال تو می‌گشت، که یه کوسه خوردش!”

پینوکیو پرید توی دریا. کوسه اومد و قورتش داد. “اوه، نه!”پینوکیو رفت توی شکم کوسه. پینوکیو ژپتو رو پیدا کرد. اونها یه آتیش گنده درست کردن. کوسه به عطسه کردن افتاد. “هاپچی!” کوسه ژپتو و پینوکیو رو انداخت بیرون از شکمش.

فرشته مهربون تو خونه منتظر ژپتو و پینوکیو بود. “پسر خوب، تو ژپتو رو نجات دادی!” بعد اون پینوکیو رو تبدیل به پسر واقعی کرد. پینوکیو دیگه پسر چوبی نیست.

 

داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه


مطالب پیشنهادی :

داستان انگلیسی لاک پشت و خرگوش برای کودکان + ترجمه

+

داستان جوجه اردک زشت به انگلیسی با ترجمه 

+

داستان کوتاه انگلیسی گربه برای کودکان + ترجمه


می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.