Category "اخبار"

27ژوئن2020

ما در این مقاله به داستان انگلیسی خروس، اردک و پری دریایی برای کودکان + ترجمه پرداخته ایم .

داستان و قصه در بین کودکان یکی از پرطرفدارترین سرگرمی هاست . شما عزیزان میتوانید به عنوان قصه شب این داستان ها را برای کودکان خود بخوانید و ذهن کودک را برای آموزش زبان انگلیسی آماده کنید همچنین کودک را با لغات و اصطلاحات انگلیسی آشنا کنید .

 

داستان انگلیسی خروس، اردک و پری دریایی برای کودکان + ترجمه

 

داستان انگلیسی خروس، اردک و پری دریایی برای کودکان + ترجمه

 

The Rooster, the Duck, and the Mermaids

A cockerel and a duck were arguing so much over whether mermaids exist or not, that they decided to settle the matter once and for all, by searching the bottom of the sea. They dived down, first seeing colourful fish, then medium-sized fish and large fish. Then they got so deep that they were in complete darkness and couldn’t see a thing. This made them terribly scared, so they returned to the surface. The cockerel was terrified and never wanted to return to the depths, but the duck encouraged him to keep trying. To calm the cockerel, this time the duck took a torch. They dived down again to the darkness, and when they started getting scared, they switched the torch on. When the darkness was lit up they saw that they were totally surrounded by mermaids. The mermaids told them that they thought the cockerel and the duck didn’t like them. The previous time the mermaids had been just about to invite their visitors to a big party, but the cockerel and the duck had quickly left. The mermaids were very happy to see that they had returned, though. And thanks to their bravery and perseverance, the cockerel and the duck became great friends with the mermaids

 

ترجمه داستان خروس ، اردک و پری دریایی به انگلیسی

 

یک خروس و یک اردک باهم بحثهای زیادی میکردند که آیا پری دریایی وجود دارد یا خیر. اینقدر بحث کردند که دستآخر تصمیم گرفتند که موضوع رایکبار برای همیشه با رفتن به اعماق دریا حل کنند. آنها به سمت پایین دریا شیرجه زدند و شنا کردند. اول ماهیهای رنگارنگ دیدند؛ سپس ماهیهایی با اندازههای متوسط دیدند؛ و سپس ماهیهای بزرگ دیدند.

سپس آنقدری در اعماق دریا فرورفته بودند که در تاریکی کامل بودند و نمیتوانستند چیزی ببینند. این موضوع آنها را به شدت ترساند. برای همین به سطح زمین بازگشتند. خروس بسیار وحشت زده شده بود و نمیخواست که دیگر هیچوقت به اعماق دریا برگردد. اما اردک او را تشویق کرد که به تلاشش ادامه بدهد. و برای اینکه خروس را آرام کند، این بار اردک با خودشیک چراغ آورد. آنها باری دیگر به سمت تاریکی شنا کردند و وقتیکه احساس کردند که دارند میترسند، آنها چراغ را روشن کردند. وقتیکه تاریکی روشن شد، آنها مشاهده کردند که کاملاً در میان تعدادی پری دریایی محاصره شده اند. پریهای دریایی به آنها گفتند که فکر کرده بودند که خروس و اردک از آنها خوششان نیامده استتت. دفعه ی قبلی پریهای دریایی نزدیک بود که بازدیدکنندگانشان را به یک مهمانی دعوت کنند؛ اما خروس و اردک سریع صحنه را ترک کردند. با این حال ، پریهای دریایی بسیار خوشتحال بودند که آنها دوباره برگشتند. و با تشتکر از شتجاعت و استقامت خروس و اردک، آنها دوستان خیلی خوبی برای پریهای دریایی شدند .

 

داستان انگلیسی خروس، اردک و پری دریایی برای کودکان + ترجمه

 


مطالب پیشنهادی :

داستان انگلیسی جک و لوبیای سحرآمیز برای کودکان + ترجمه

+

داستان جوجه اردک زشت به انگلیسی با ترجمه 


حال می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

 

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

27ژوئن2020

قصه ها پرطرفدار ترین سرگرمی برای کودکان زیر 12 سال است . ما در این مقاله داستان انگلیسی جک و لوبیای سحرآمیز برای کودکان + ترجمه ، که یکی از معروف ترین داستان های دنیاست برای شما فراهم کرده ایم .

شما عزیزان میتوانید به عنوان قصه شب این داستان ها را برای کودکان خود بخوانید و ذهن کودک را برای آموزش زبان انگلیسی آماده کنید همچنین کودک را با لغات و اصطلاحات انگلیسی آشنا کنید .

 

داستان انگلیسی جک و لوبیای سحرآمیز برای کودکان + ترجمه

 

داستان انگلیسی جک و لوبیای سحرآمیز برای کودکان + ترجمه

Jack and the Beanstalk Once upon a time, a boy named Jack got himself into the biggest, most humongous heap of trouble ever. It all started when Jack’s mama asked him to milk the old cow. But Jack decided he was tired of milking cows. “No way, no how. I’m not milking this brown cow now,” said Jack, and he decided to sell the old cow, so he’d never have to milk it again! Jack was on his way to market to sell the cow when he came across a peddler. “Hi, Mr. Peddler,” said Jack. “Where are you headed?” asked the peddler. “I’m going to sell my cow at the market,” Jack answered. “Why sell your cow?” asked the peddler. “Trade her for beans!” “Beans?” asked Jack. “Not just any kind of beans,” said the peddler, “magic beans.” “What do they do?” asked Jack. “They do magic!” said the peddler. “Magic? Sold!” said Jack, and he traded the cow for three magic beans. Jack got home and told his mama he had sold the cow so he wouldn’t have to milk her anymore. “Oh dear, you did what?” Jack’s mama asked. “I sold her for magic beans,” said Jack. “You sold a cow for magic beans?” Jack’s mama couldn’t believe what Jack was telling her. “There’s no such thing as magic beans,” she said as she threw the beans out the window. “Well, I did make them disappear, but that still doesn’t make them magic!” Suddenly, the ground rumbled and began to shake. A magic beanstalk grew up right before their eyes! Jack saw it and immediately began to climb the tall beanstalk. “Get back here this instant!” called Jack’s mama, but Jack wasn’t listening
Jack climbed up and up and up and up the beanstalk. At the top of the beanstalk, Jack found a giant castle. He walked up to the giant door, cracked it open, and went inside. Inside the castle, Jack saw the most amazing thing he had ever seen. It was a goose. But it wasn’t just any old ordinary goose. This goose laid eggs made of gold! “That is so cool,” thought Jack. “Think of all the things you could do with golden eggs!” And then, Jack got the worst idea he’d ever had—he was going to take the goose! Jack lifted the goose off of its perch. Just then, the biggest, most fearsome, and only giant Jack had ever seen came into the room. The giant saw that his goose wasn’t in its usual spot! “Fee fi fo funch, if you took my goose, I’ll eat you for lunch!” “Oh no,” thought Jack. “That giant’s going to eat me! I’ve got to get out of here without him seeing me!” Quietly and carefully, Jack took the goose and made his way toward the door. He was almost out of the room when—honk! The goose cried out and the giant spotted Jack! “Fee fi fo fummy, give that back or I’ll call my mummy!” roared the giant. “Ahhh!” screamed Jack. He ran toward the beanstalk. Jack ran as quickly as he could down the beanstalk, but the giant was following close behind. Just as Jack put his feet back on the ground, the giant picked up Jack in his enormous hands. “Fee fi fo fummy, I bet you taste yum yum yummy!” said the giant. Just as the giant was about to eat Jack, the ground began to shake, and there, standing right behind the giant, was an even bigger, taller, more humongous lady giant! “Two giants!” thought Jack. “They’ll eat me now for sure!” “Put that boy down, Willifred,” the giant mama told her son. The giant put Jack back down on the ground. “Now what have I told you?” she asked. “Don’t eat other kids,” said the giant sheepishly. “That’s right, we don’t eat other kids,” said the mama giant. “But he took my goose!” cried the giant. Just then, Jack’s mama came out of the farmhouse. “What on earth is going on here?” she asked. “Well,” Jack began, “there was this castle, and inside was the coolest goose ever—it lays golden eggs! As I was taking it, this giant kid came in and was all ‘fee fi fo fum’ and then I—” “You mean you took this boy’s goose?”
Jack’s mama interrupted. “Yeah, but it lays golden eggs!” Jack paused and thought about it. “Huh. Now that you mention it, I guess that wasn’t very nice,” said Jack. Jack looked at the giant. “I’m sorry I took your goose. I know I shouldn’t take things that don’t belong to me.” “That’s OK. I suppose I should’ve asked you to give me back the goose without trying to eat you. I’m sorry too,” said the giant. “Hey, do you want to play baseball?” Jack and the giant became good friends, using the beanstalk to visit each other whenever they wanted. “You know,” Jack said, “if it weren’t for those three magic beans, I never would have learned how to play giant baseball.” “You’re right,” said the giant. “I’d say the whole adventure was a giant success!”

ترجمه داستان لوبیای سحرآمیز به انگلیسی

جک و لوبیای سحرآمیز یکی بود یکی نبود. پسری به اسم جک خودش را در گندهترین دردسر انداخت. همهچیز وقتی شروع شد که مادرش از او خواست گاو پیرشان را بدوشد. اما جک فکر کرد که دیگر از دوشیدن آن گاو خسته شده است. جک گفت: اصلاً امکان نداره. من الان اون گاو حنایی پیرو نمیدوشم. او تصمیم گرفت گاو پیر را بفروشد تا دیگر مجبور نباشد شیر آن را بدوشد! جک به بازار میرفت تا گاو را بفروشد که دستفروشی را سر راهش دید. جک گفت: سلام آقای پدلر. دستفروش از او پرسید: داری کجا می ری؟ جک جواب داد: میرم که گاومو تو بازار بفروشم. دستفروش پرسید: چرا گاوتو بفروشیش؟ اونو با لوبیا معامله کن! جک پرسید: لوبیا! دستفروش جواب داد: نه هر لوبیایی. با لوبیاهای سحرآمیز عوض کن. جک پرستتتید: اونا چیکار می کنن؟ دستتتتفروش گفت: اونا جادو می کنن! جک گفت: جادو؟ باشتتته فروختمش! و گاو را با سه دانهی لوبیا معامله کرد. جک به خانه برگشت و به مادرش گفت که گاو را فروخته تا دیگر مجبور نباشد آن را بدوشد. مادر جک پرسید: تو چیکار کردی عزیزم؟ جک گفت: من گاوه رو با لوبیاهای ستتتحرآمیز معامله کردم. تو گاو رو با چند تا لوبیای ستتحرآمیز عوض کردی؟ مادر جک نمیتوانستتت حرف جک را باور کند. او گفت: هیچ لوبیای ستتحرآمیزی وجود نداره. و لوبیاها را از پنجره به بیرون پرتاب کرد. او گفت: حالا من اونا رو غیب کردم ولی بازم این کار من اونارو سحرآمیز نکرد! ناگهان زمین با غرشی شروع به لرزیدن کرد. بوتهی لوبیایی جلوی چشم آنها از زمین رویید. جک آن را دید و فوراً از بوته بلند لوبیا بالا رفت. مادرش داد زد: همینالان برگرد اینجا! ولی جک گوش نمیداد. جک رفت بالا، بالاتر و بالاتر.
در نوک بوتهی لوبیا قصر بزرگی دید. به طرف در بزرگ آن رفت و بازش کرد و وارد شد. داخل قصر شگفتانگیزترین چیز در تمام عمرش را دید. یک غاز آنجا بود. اما آن غاز از آن غازهای همیشگی و معمولی نبود. آن غاز تخمهای طلا میگذاشتتت! جک با خودش فکر کرد: چه خوب شتتد. فکر کن با این تخمهای طلا چه کارا میشه کرد! و سپس بدترین فکر ممکن به سرش زد- او میخواست غاز را بردارد! جک غاز را از جایی که نشتتستتته بود بلند کرد. در همین لحظه بزرگترین و ترستتناکترین و تنها غولی که جک دیده بود وارد اتاق شد. غول دید که غاز در جای همیشگیاش نیست! غول گفت: هی هو های هانار. اگه تو غاز منو برداشته باشی میخورمت واسه ی ناهار! جک با خودش فکر کرد: اوه نه. این غوله میخاد منو بخوره! باید یه جوری ازاینجا برم بیرون که منو نبینه! او بی سروصدا و یواشکی غاز را برداشت و به طرف در راه افتاد. چیزی نمانده بود که از اتاق بیرون برود که غاز جیغ کشید و غول جک را پیدا کرد! غول نعره زد: هی هو های هَنَم، پسش بده یا صدا میزنم نَنَم! جک جیغی زد: آه! و به طرف ساقه لوبیا دوید. جک با تمام سرعت از ساقه لوبیا پائین آمد اما غول هم پشت سرش پائین میرفت. درست وقتی جک پا روی زمین گذاشت غول او را به روی دستان بزرگش بلند کرد. غول گفت: هی هو های هَزه، حتماً هستی خوشمزه! درست وقتی غول میخواست جک را بخورد زمین شروع به لرزیدن کرد و یک خانم غول بزرگتر، قدبلندتر و گندهتر کنار بچه غول ایستاد! جک با خودش فکر کرد: حالا دو تا شدن. حالا دیگه حتماً منو می خورن! خانم غوله گفت: ویلفرد اون پسر رو بذارش زمین. بچه غول جک را روی زمین گذاشت. خانم غوله پرستتید: به تو چی گفته بودم؟ بچه غول با شتترمندگی گفت: بچههای دیگه رو نخور. خانم غوله گفت : بسیار خوب. ما بچههای دیگه رو نمیخوریم. بچه غول داد زد: ولی اون غاز منو ورداشته! در همین لحظه مادر جک از خانه روستایی بیرون آمد. او پرسید: اینجا چه خبر شده؟ جک شتتتروع به گفتن کرد: خوب اونجا این قصتتتره بود و توش جالبترین غازی که دیدم بود- تخم طلا میذاره! … وقتی داشتم ورش میداشتم این بچه غوله اومد تو و هی های هو و اینا میکرد. بعدش من مادر جک حرف او را قطع کرد: منظورت اینه که غاز این پسرو ورداشتی؟ جک گفت: آره. ولی تخم طلا میذاره. سپس مکثی کرد و راجع به آن کمی فکر کرد. بعد گفت: حالا که گفتی به نظرم خیلی هم جالب نمیاد. جک نگاهی به بچه غول کرد و گفت: از اینکه غاز تو رو برداشتم معذرت میخام. می دونم که نباید چیزی که مال من نیست بردارم. بچه غول گفت: عیبی نداره. به نظرم بهتر بود به جای اینکه بخوام بخورمت ازت میخواستتتم غازو بهم پس بدی. منم معذرت میخام. راستی میای بیسبال بازی کنیم؟ جک و بچه غول دوستتتتان خوبی شتتتدند و هر وقت که میخواستتتتند همدیگر را ببینند از بوته لوبیا استتتتفاده میکردند.
جک گفت :اگه اون سه تا لوبیای سحرآمیز نبودن یاد نمیگرفتم بیسبال غولی بازی کنم. بچه غول گفت: راس میگی. منم میگم که همهی این ماجراها یه موفقیت بزرگ بود!

 

داستان انگلیسی جک و لوبیای سحرآمیز برای کودکان + ترجمه

 


حال می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

 

27ژوئن2020

ما در این مقاله به دانلود آهنگ شاد کودکانه برای مهدکودک پرداخته ایم .

آهنگ ها یکی از بهترین گزینه هایی است که در روحیه ی کودکان تاثیر به سزایی میگذارد .

ما در این مقاله بهترین آهنگ های شاد کودکانه را برای شما بارگزاری کرده ایم .

 

دانلود آهنگ شاد کودکانه برای مهدکودک

 

دانلود آهنگ شاد کودکانه برای مهدکودک

 

 

*****

 

 

******

 

 

*****

 

 

*****

 

دانلود آهنگ شاد کودکانه برای مهدکودک

 


مطالب پیشنهادی :

کلیپ های شاد و موزیکال کودکانه ایرانی

+

آموزش موزیکال زبان انگلیسی به کودکان


حال می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

 

 

 

 

 

24ژوئن2020

داستان ها پرطرفدارترین سرگرمی برای کودکان است . ما در این مقاله برای شما داستان انگلیسی جوجه اردک زشت برای کودکان + ترجمه را فراهم کرده ایم .

داستان و قصه همیشه طرفداران زیادی در بین کودکان دارد خانواده های عزیز میتوانند با استفاده از همین علاقه ، آموزش زبان انگلیسی به کودکان را آغاز کنند و زمینه ی بسیار مناسبی را در جهت آماده سازی ذهنی کودکان برای یادگیری زبان انگلیسی فراهم سازنند .

 

داستان انگلیسی جوجه اردک زشت برای کودکان + ترجمه

 

داستان انگلیسی جوجه اردک زشت برای کودکان + ترجمه

 

داستان انگلیسی جوجه اردک زشت برای کودکان + ترجمه

 

The ugly duckling

Mummy Duck lived on a farm. In her nest, she had five little eggs and one big egg

One day, the five little eggs started to crack. Tap, tap, tap! Five pretty, yellow baby

ducklings came out

Then the big egg started to crack. Bang, bang, bang! One big, ugly duckling came

out. ‘That’s strange,’ thought Mummy Duck

Nobody wanted to play with him. ‘Go away,’ said his brothers and sisters. ‘You’re
ugly

The ugly duckling was sad. So he went to find some new friends

‘Go away!’ said the pig. ‘Go away!’ said the sheep. ‘Go away!’ said the cow. ‘Go

away!’ said the horse

No one wanted to be his friend. It started to get cold. It started to snow! The ugly

duckling found an empty barn and lived there. He was cold, sad and alone

Then spring came. The ugly duckling left the barn and went back to the pond

He was very thirsty and put his beak into the water. He saw a beautiful, white bird!

‘Wow!’ he said. ‘Who’s that

‘It’s you,’ said another beautiful, white bird

‘Me? But I’m an ugly duckling

‘Not any more. You’re a beautiful swan, like me. Do you want to be my friend

‘Yes,’ he smiled

All the other animals watched as the two swans flew away, friends forever

 

داستان انگلیسی جوجه اردک زشت برای کودکان + ترجمه

 

ترجمه داستان انگلیسی اردک زشت 

 

جوجه اردک زشت
اردک مادر در مزرعه ای زندگی می کرد.
در لانه اش پنج تخم کوچک و یک تخم بزرگ داشت.
یک روز، پنج تخم کوچک شروع به ترک خوردن کردند. ترق، ترق، ترق!
پنج جوجه اردک کوچولوی زرد و زیبا از آنها بیرون آمدند.
بعد تخم بزرگ شروع به ترک خوردن کرد. تلق، تلق، تلق!
جوجه اردک بزرگ زشتی از آن بیرون آمد.
اردک مادر با خودش فکر کرد: عجیبه.
هیچ کس دوست نداشت با او بازی کند.
خواهر و برادرهایش به او می گفتند از اینجا برو.
تو زشتی!
جوجه اردک زشت غمگین بود. پس رفت تا دوستان جدیدی پیدا کند.
گوسفند گفت: از اینجا برو!
گاو گفت: از اینجا برو!
اسب گفت: از اینجا برو!
هیچ کس نمی خواست با او دوست شود.
کم کم هوا سرد شد.
برف شروع به باریدن کرد.
جوجه اردک زشت انباری خالی پیدا کرد و آنجا ماند. سردش شده بود و غمگین و تنها بود.
سپس بهار از راه رسید.
جوجه اردک زشت از انبار بیرون رفت و به برکه برگشت.
خیلی تشنه بود و منقار خود را در آب فرو برد.
او پرنده ای زیبا و سفید بود!
او گفت: وای! اون کیه؟
پرنده سفید زیبای دیگری گفت: اون تویی.
من؟ ولی من که یه جوجه اردک زشتم.
دیگه نیستی. تو هم مثل من یه قوی زیبا هستی.
دوست داری با من دوست بشی؟
او لبخندی زد و گفت: آره.
همه حیوانات دیگر آنها را که تا همیشه با هم دوست ماندند، در حال پرواز و دور شدن از آنجا تماشا کردند.

 

داستان انگلیسی جوجه اردک زشت برای کودکان + ترجمه

 


حال می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

 

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

24ژوئن2020

یکی از بهترین موسسه آموزش آنلاین زبان انگلیسی کودکان در تهران آموزشگاه زبان بادبادک است . آموزش آنلاین زبان انگلیسی ، چند سالی است که به یکی از کارآمدترین شیوه های یادگیری زبان تبدیل شده است.

تفاوت هجا‌ها و آوا‌ها در زبان‌های مختلف باعث تفاوت لهجه‌ها می‌شود و در کودکانی که زبان را قبل از شکل‌گیری بخش‌های مربوطه در مغز یاد گرفته‌اند، این تفاوت کمتر به چشم می‌آید. به همین دلیل بهترین سن آموزش زبان انگلیسی به کودکان، قبل از ۱۰ سالگی و زمانی است که کودک هنوز در زبان مادری خود هم پیشرفت چندانی نداشته است. برای یادگیری دستور زبان هم بهتر است تا قبل از ۱۸ سالگی اقدام کرد.

اما چه سنی برای شروع بهتر است؟ بدیهی است که کودک تا زمانی که زبان مادری خود را نیاموخته نمی‌تواند به یادگیری زبان دیگری بپردازد. سنی که کودک در آن به تسلط تقریبا کامل بر زبان مادری‌اش می‌رسد ۴ سالگی است و از طرف دیگر از نظر روانشناسی آموزش هدفمند در هیچ زمینه‌ای تا قبل از ۳ سالگی که اصلا توصیه نمی‌شود، چرا که باعث ایجاد استرس در کودک خواهد شد.

 

بهترین موسسه آموزش آنلاین زبان انگلیسی کودکان

بهترین موسسه آموزش آنلاین زبان انگلیسی کودکان

 

مزایای کلاس آموزش آنلاین زبان انگلیسی:

  • صرفه جویی در وقت و کاهش هزینه ها با استفاده از کلاس آموزش آنلاین زبان انگلیسی
  • عدم نیاز به رفت و آمد های مداوم به کلاس زبان که سبب خستگی و اتلاف وقت خواهد شد.
  • برگزاری کلاس آنلاین به صورت خصوصی و متناسب با وقت زبان آموز (رفع مشکل نداشتن وقت)
  • امکان یادگیری زبان در تمام دنیا از طریق آموزش آنلاین زبان انگلیسی (بدون محدودیت جغرافیایی)
  • امکان مطالعه دروس و انجام تمرینات در مترو، تاکسی و…. برای استفاده بهینه از زمان
  • ارتباط مداوم استاد و زبان آموز از طریق واتس اپ و… جهت رشد سریعتر و رفع اشکال
  • بسیار مناسب برای افراد شاغل زیرا امکان برگزاری کلاس پس از ساعات اداری وجود دارد.
  • مناسب برای افرادی که از سرعت پایین پیشرفت خود در کلاس های حضوری خسته شده اند.

 

بهترین موسسه آموزش آنلاین زبان انگلیسی کودکان

مزایای کلاس آموزش مجازی زبان انگلیسی برای کودکان ( کلیک کنید )

مطالعات نشان می دهد کسانی که به زبانهای دارای تون و ریتمیک مانند گویش ماندارین و کندونیز از زبان چینی صحبت می‌کنند، بسیار بهتر از زبان های فرانسوی و انگلیسی می‌توانند نت‌های موسیقی را درک کنند.

در زبان‌های تونیک بک کلمه می تواند بسته به لهجه و تغییر لحن گویش معانی متفاوت ایجاد کند. چه اتفاقی می‌افتد اگر در زبان چینی به این تغییرات و ریزه‌کاری های لحن توجهی نکنید؟

به عنوان مثال اگر کلمه ma”” با یک سطح بالا از نظر تون صدا بیان شود، به معنی “مادر” و اگر با افت شروع شده و سپس اوج بگیرد معنی “اسب” را می دهد، پس شما باید در گویشتان دقت کنید.

 

بهترین موسسه آموزش آنلاین زبان انگلیسی کودکان

 

فواید یادگیری زبان انگلیسی برای کودکان

بهترین سن آموزش زبان انگلیسی به کودکان، فواید آموزش زبان انگلیسی به کودکان
فواید یادگیری هر چه زودتر زبان دوم که بهتر است زبان بین‌المللی باشد عبارتند از:
-تقویت برخورد اجتماعی کودک
-پیشرفت عملکرد کلی در همه دروس حتی ریاضی (پیشرفت این کودکان حتی نسبت به کودکانی که آموزش ریاضی دیده بودند هم بیشتر بوده است.)
-کسب نتایج بهتر در امتحانات جامع و تست‌های موردنظر
-خلاقیت و تبحر بیشتر در حل مسائل
-پیشرفت توانایی ذهنی و قوه درک کودک
-کاهش احتمال ابتلا به آلزایمر و زوال عقل در سنین بالا
فواید یادگیری زبان انگلیسی برای کودکان، کسب نتایج بهتر در امتحانات جامع و تست‌های موردنظر، بهترین سن آموزش زبان انگلیسی به کودکان

دوره آنلاین آموزش زبان انگلیسی برای کودکان ( کلیک کنید )

ما در اینستاگرام بادبادک به صورت کاملا رایگان دوره های آموزش زبان انگلیسی آنلاین را برای شما فراهم کرده ایم.

با دنبال کردن ما در اینستاگرام بادبادک به راحتی کلاس زبان را به خانه بیاورید .

همچنین جهت مشاوره و ثبت نام میتوانید به اینستاگرام آکادمی تخصصی زبان بادبادک مراجعه کنید و به صورت رایگان با مشاوران مجرب ما در این خصوص در ارتباط برقرار کنید .

 

بهترین موسسه آموزش آنلاین زبان انگلیسی کودکان


حال می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.