داستان انگلیسی رومئو و ژولیت برای کودکان + ترجمه

 داستان رومئو و ژولیت یکی از محبوب ترین داستان های دنیاست . ما در این مقاله به داستان انگلیسی رومئو و ژولیت برای کودکان + ترجمه است .

داستان ها بهتری گزینه و راه برای علاقه مند کردن کودکان به زبان انگلیسی است ، پس پیشنهاد ما به شما عزیزان این است که اگر شب ها برای کودکان قصه ی شب میگویید به جای قصه ی زبان مادری به داستان های انگلیسی بپردازید این روش علاوه بر علاقه مند کردن کودک به این زبان ، زبان و دایره لغات را نیز تقویت میکند که این از ویژگی های مثبت داستان و قصه های انگلیسی است .

 

داستان انگلیسی رومئو و ژولیت برای کودکان + ترجمه

داستان انگلیسی رومئو و ژولیت برای کودکان + ترجمه

Romeo and Juliet
Many years ago in Verona, Italy, there were two families

“We are the Capulets

“We are the Montagues

These families are always fighting. The Montagues have a son, Romeo. The Capulets have a daughter, Juliet

One night the Capulets have a party and Romeo goes. He meets Juliet and they fall in love. Juliet’s cousin, Tybalt, sees Romeo and is very angry

“He’s a Montague! Get him

“Oh Romeo, why are you a Montague

Romeo and Juliet talk and decide to get married

They know that their families will be very angry, so they go to Friar Lawrence and they are married in secret

The next day, Tybalt sees Romeo. He is still angry with Romeo and wants to fight him. Romeo doesn’t want to fight but his best friend, Mercutio, does

“If you won’t fight him, I will

Mercutio fights Tybalt. Tybalt kills Mercutio! Romeo is so upset he fights Tybalt and kills him too

The Prince of Verona is very angry and sends Romeo away. Juliet goes to Friar Lawrence for help

“Here is a special drink. You will sleep for two days. Your family will think you are dead but you will wake up. Then you and Romeo can be free together

Friar Lawrence sends Romeo a letter to tell him the plan. But Romeo doesn’t get the message. He hears that Juliet is dead

Romeo is so upset he buys some poison and goes to see Juliet

“Now I will stay with you forever

Too late, Juliet wakes up! She sees what happened

“Oh no! You didn’t leave any poison for me but here is your knife

Romeo and Juliet are both dead. Friar Lawrence tells the Capulets and Montagues what happened. They are so sad they agree not to fight any more

 

داستان انگلیسی رومئو و ژولیت برای کودکان + ترجمه

 

رومئو و ژولیت

سال‌ها پیش در شهر ورونا در ایتالیا دو خانواده زندگی می‌کردند.

ما خانواده کاپیولت هستیم.»

ما هم خانواده مونتگیو هستیم.»

این دو خانواده همیشه در حال جنگ‌ودعوا هستند. مونتگیوها پسری به اسم رومئو دارند. کاپیولتها دختری به اسم ژولیت دارند.

شبی کاپیولتها مهمانی می‌دهند و رومئو به آنجا می‌رود. او ژولیت را می‌بیند و آن‌ها عاشق هم می‌شوند. تیبالت پسرعموی ژولیت رومئو را می‌بیند و بسیار عصبانی می‌شود.

او از مونتگیوهاست. بگیریدش!»

آه رومئو تو چرا از مونتگیو هستی!»

رومئو و ژولیت با هم حرف می‌زنند و تصمیم می‌گیرند ازدواج کنند.

آنها میداند که خانوادهایشان خیلی عصبانی میشوند،بنابراین انها میروند پیش راهب لورانس و دزدکی ازدواج میکنند.

فردای آن روز تیبالت رومئو را می‌بیند. هنوز از دست رومئو عصبانی است و می‌خواهد با او دعوا کند. رومئو نمی‌خواهد با او درگیر شود اما بهترین دوستش قصد دعوا دارد.

اگر تو نمی‌خواهی دعوا کنی من به‌جایت دعوا می‌کنم.

مرکوتیو با تیبالت می‌جنگد. تیبالت مرکوتیو را می‌کشد. رومئو به حدی ناراحت است که با تیبالت می‌جنگد و او را می‌کشد!

شاهزاده‌ی ورونا بسیار خشمگین شده و رومئو را تبعید می‌کند. ژولیت برای کمک پیش راهب لارنس می‌رود.

راهب لارنس به رومئو می‌گوید: «این را بگیر. یک شربت جادویی است. دو روز تو را به خواب می‌برد. خانواده‌ات فکر می‌کنند تو مرده‌ای اما تو از خواب بیدار می‌شوی. پس‌ازآن می‌توانید آزادانه با هم زندگی کنید.»

راهب لارنس نامه‌ای برای رومئو می‌نویسد تا از نقشه با خبرش کند. اما نامه به دست رومئو نمی‌رسد. او می‌شنود که ژولیت مرده است!

رومئو به حدی غمگین است که زهر می‌خرد و به دیدن ژولیت می‌رود.

حالا تا ابد با تو خواهم بود.

ژولیت بیدار می‌شود! دیگر دیر شده. او می‌بیند که چه اتفاقی افتاده.

«نه نه! همه زهر را خورده‌ای و چیزی برای من نمانده اما چاقویت اینجاست.»

رومئو و ژولیت هر دو می‌میرند. راهب لارنس به خانواده کاپیولت و مونتگیو می‌گوید که چه اتفاقی افتاده است. آن‌ها به حدی غمگین می‌شود که توافق می‌کنند دیگر جنگ‌ودعوا را کنار بگذارند.


داستان های پیشنهادی :

داستان انگلیسی پسر بچه و کلم برای کودکان + ترجمه

+

داستان انگلیسی هملت برای کودکان + ترجمه 

+

داستان پینوکیو به انگلیسی برای کودکان + ترجمه 


می خواهیم یک آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران به شما معرفی کنیم. آموزشگاه زبان بادبادک یکی از بهترین آموزشگاه های ویژه کودکان در غرب تهران است.

آموزشگاه تخصصی زبان کودک بادبادک با استفاده از روش ها و شیوه های نوین زبان آموزان 3 تا 7 سال و 7 تا 14 سال را برای شرکت در آزمون های تافل و اخذ مدرک زبان انگلیسی تافل TOEFL برای کودکان ، آماده می نماید .

شیوه آموزشی که بادبادک را به نوعی بهترین آموزشگاه زبان کودکان در تهران نموده است و این موسسه از آن استفاده می کند کودکان شما بدون کوچکترین استرسی میتوانند با بازی و موسیقی و روشهای مختلف زبان انگلیسی را یاد بگیرند و ما به شما والدین عزیز توصیه می کنیم تا کودکان خود را در سنین ۳ تا 14 سالگی در آموزشگاه زبان ثبت نام کنید زیرا در نظر روانشناسان آموزش زبان دوم از سنین سه تا پنج سالگی و یا در سنین 7 تا 14 سال باید آغاز شود زیرا کودکان در این سنین به راحتی می‌توانند لحظه خود را تقویت کرده و در آینده بسیار راحت و با تسلط بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنند.

از ویژگی های مثبت این آموزشگاه دسترسی آسان و  وجود مربی های باتجربه و محیطی بسیار جذاب است. اگر تا بحال آموزشگاه زبان بادبادک را ندیده اید به شما توصیه می‌کنیم تا با ادرس های گفته شده مراجعه کنید و محیط  آموزشگاه و شیوه تدریس را خودتان مشاهده کنید و یا با تماس تلفنی مشاوره های لازم را دریافت کنیم.

4.7/5 - (62 امتیاز)